📚《غزلستان 》سروده های علی معصومی 📚

🟡💠عمری غزل شدم که غزالی شوی مرا💠 🟡

تبلیغات تبلیغات

درخت بلوط

درخت بلوط افتاد سر شانه ی ماهور بلوطی آرام چنان ژاله که در حال سقوطی نوشید کمی شبنم و خندید بشوقی چرخید سرشانه به منوال و منوطی لغزید به گودل ترک خورده ی خاکی کوشید به تغییر و فرآیند هبوطی روئید ولی سبزتر از شاخه پیرش برگید ولی نرم تر از ساق سبوطی رقصید به هنگام سحر همنفس باد بالید ولی در گرو شرط و شروطی نالید به هر شاخه آن نغمه ساری کوچید سر شانه آن قمری و طوطی زیباست کنون در گذر عاقل و مستی خوبست هم او در نظر زاهد و لوطی دیریست به لطفش همه همسایه اویند
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

آخرین مطالب این وبلاگ

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها